تغییرات اقلیمی تنها موضوع حفاظت از محیطزیست نیست، بلکه مسئله عدالت و حقوق بشر است.
همانطور که سازمان ملل مینویسد: «بار تأثیر تغییرات اقلیمی بین فقیر و غنی، زنان و مردان و نسلهای مسن و جوان بهطور برابر یا عادلانه تقسیم نخواهد شد». تنها موضوع، حفاظت از محیطزیست نیست، بلکه مسئله عدالت و حقوق بشر است. در ادامه، 10 موردی را میخوانید که بیعدالتی اقلیمی در آن رشد میکند.
بیعدالتی جغرافیایی
یکی از اصول کلیدی جنبش عدالت اقلیمی این واقعیت قابلاثبات است که بسیاری از کشورهایی که کمترین مسئولیت را در قبال بحران اقلیمی کنونی دارند، آنهایی هستند که اثرات آن را شدیدتر احساس میکنند.
میتوان این مسئله را در دادههای جمعآوریشده توسط بانک جهانی درباره کشورهایی با کمترین میزان انتشار کربن مشاهده کرد. کشورهایی مانند سومالی، چاد، مالاوی و نیجر ازجمله کشورهایی هستند که با اینکه سهم بسیار کمی در انتشار گازهای گلخانهای جهانی دارند بیشترین آسیب را از تغییرات اقلیمی میبینند. روشن است که برخی از کشورهایی که دارای بالاترین ردپای کربن هستند نیز با این اثرات روبرو هستند، اما این کشورها تا اندازه زیادی میتوانند هنگام وقوع حوادث واکنش نشان دهند. اما جمهوری دموکراتیک کنگو، سودان جنوبی و بوروندی منابع کمابیش کمتری برای مقابله با حوادث دارند.
استعمار شهرکنشینان و استثمار بومیان
گزارش هیئت بیندولتی تغییرات اقلیمی (IPCC) که امسال منتشر شد شامل چیزی بود که در گزارشهای قبلی به آن اشارهای نشده بود؛ « آسیبپذیریِ بهبار آمده از خلال چالشهای توسعه کنونی، تحت تأثیر الگوهای تاریخی و پایای بیعدالتی، مانند استعمار است. بهخصوص در نسبت بسیاری از مردم بومی و جوامع محلی.» گزارهای که با اعتماد بهنفس بالایی نوشته شد. اینیک لحظه بزرگ برای حقایق تغییرات اقلیمی است که تاکنون زیاد به آن پرداخته نشده بود. تسخیر و گسترش خارجی برای قرنها یک واقعیت در تاریخ بوده، اما در اواخر دهه ۱۸۰۰ میلادی بود که بسیاری از کشورهای اروپایی به علت نیازهای ناشی از انقلاب صنعتی، بهاصطلاح «تقلا برای آفریقا» را آغاز کرده و با ایجاد مستعمرات، از منابع طبیعی تازه استفاده کردند تا تولید را افزایش دهند. این استثمار طبیعت و همچنین انسانها تا نیمه دوم قرن بیستم ادامه یافت. و نهتنها کشورها را در برابر تلههای گرما و رویدادهای شدید آبوهوایی آسیبپذیر کرد، چهبسا باعث شد که مردم در این کشورها منابع کمتری برای پشتیبانی از خود و خانوادههایشان داشته باشند. این اثرات همچنین بیشترین تأثیر را بر روی جوامع بومی دارد. جوامعی که از نظر سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد (فائو)، بهترین متولیان منابع طبیعی هستند.
ما شاهد این بازی در ایالاتمتحده با اعتراضات خطوط لوله دسترسی داکوتا در سالهای ۲۰۱7-2016 بودهایم. خط لوله پیشنهادی بهطور نامتناسبی بر زندگی جوامع لاکوتا و داکوتا که در منطقه حفاظت شده استندینگ راک زندگی میکردند، تأثیر میگذاشت. بهطور مشابه، سازمان ملل متحد اشاره میکند که مردم بومی در صحرای کالاهاری (که در سراسر بوتسوانا، نامیبیا و آفریقای جنوبی امتداد دارد) ناچارند در اطراف چاههای آبی حفرشده به دست دولت زندگی کرده و به حمایت دولت تکیه کنند، زیرا معیشت سنتی چوپانهای آنها به علت فرسایش زمین به خطر افتاده است.
بیعدالتی جنسیتی
اثرات تغییرات اقلیمی میتواند نابرابریهای اجتماعی که از قبل موجود بودهاند را تشدید کنند، بهویژه در مورد جنسیت. همانطور که ماچا فورن این، فعال تایلندی میگوید: «اگر در زندگی روزمره نامرئی باشید، در شرایط بحرانی به نیازهای شما فکر نمیشود، چه برسد به رسیدگی.»
زنان اغلب بیشتر از حوادث اقلیمی آسیب میبینند. آنها بیشتر به منابع طبیعی مانند آب و هیزم وابسته هستند، به این معنی که اگر این اقلام کمیاب شوند، ممکن است نیاز به جابهجایی بیشتری برای آنها باشد. و در نتیجه زمانی که برای انجام کار خانگی بدون مزد صرف میشود، افزایش مییابد. همچنین در برخی زمینهها، خطرات خشونت مبتنی بر جنسیت بیشتر است. نابرابریهای جنسیتی در یک جامعه ممکن است زنان را در برابر عواقب فوری یک حادثه طبیعی آسیبپذیرتر کند. و یا در هنگامهی ارائه راهحلهای کاهش آسیب بلایا و طراحی و اجرای دیگر واکنشهای تغییرات اقلیمی، آنها را از تصمیمگیری حذف کند.
بیعدالتی اقلیمی میاننسلی
درحالیکه نسلهای جوانتر مبارزه برای اقدامات اقلیمی را آغاز کردهاند، بخشی از این امر از یک ضرورت جدی میآید: سازمان Carbon Brief برآورد کرده که کودکانی که امروز متولد میشوند باید هشت برابر کمتر از پدربزرگها و مادربزرگهای خود دیاکسید کربن منتشر کنند تا کره زمین بیش از ۱.۵ درجه افزایش دما پیدا نکند.
با وجود کاهش مقطعی انتشار گازهای گلخانهای جهانی در دهه ۱۹۳۰، از دهه ۱۹۴۰ تا به امروز، این میزان بهطور پیوسته افزایشیافته. به این معنی که بسیاری از کسانی که مسئول این آسیب هستند زنده نخواهند بود تا کاملاً اثرات این مسئله را ببینند. در همین حال، نسلهای جوان، اگر نگوییم تمام عمر خود، بلکه بیشتر آن را صرف مقابله با از دست دادن و ویرانی زمین، کمبود منابع، و مسائل بهداشتی مرتبط با دمای شدید و رویدادهای ناگوار طبیعی و اثرگذار خواهند کرد.
بیعدالتی اقتصادی
تغییرات اقلیمی و فقر یک چرخه معیوب تشکیل میدهند. بر پایه آخرین تخمینهای بانک جهانی، تغییرات اقلیمی کنترل نشده میتواند تا ۱۰ سال آینده ۱۳۰ میلیون نفر دیگر را به فقر بکشاند. این برای دستاوردهای اخیر در توسعه بینالمللی، بهویژه برای ۱۳۰ میلیون نفر در معرض خطر - و صدها میلیون نفری که امروز در فقر زندگی میکنند، فاجعهبار خواهد بود.
افرادی که در فقر شدید زندگی میکنند برای امرارمعاش به زمین تکیه دارند، چه از راه کشاورزی و چه از راه دامداری. ۷۰ درصد از کسانی که امروز در فقر شدید زندگی میکنند را زنان تشکیل میدهند. چرخه فقر، با ترکیب چنین بیعدالتیهای اقلیمی مجددا تکرار میشود؛ و زیانهای وارده توسط این افراد، بدون حاشیهی خطا یا ایمنی، ضررهای یک فاجعه مرتبط با اقلیم را ویرانگرتر خواهد کرد.
نژادپرستی
همانطور که جرمی ویلیامز نویسنده و فعال در عنوان کتاب ۲۰۲۱ خود میگوید، تغییرات اقلیمی نژادپرستانه است. و این به میراث استعماری بحران اقلیم مرتبط است (به بالا مراجعه کنید). در مقالهای بر اساس همین فرض، ویلیامز متولد ماداگاسکار از ورونیکا مولنگا، فعال زامبیایی نقلقول میکند که:
بیعدالتیهایی که در گذشته رخ داده و امروز هم در جریان است، جوامع سیاهپوست، بومی و رنگینپوستان را در معرض خطرات بهداشت محیطی بسیار بیشتری نسبت به جوامع سفیدپوست قرار داده است. کسانی که بیشتر تحت تأثیر تغییرات اقلیمی قرار میگیرند، جوامع سیاهپوست و فقیر هستند. بهعنوان یک قاره، ما یکی از سختترین آسیبها از تأثیرات تغییرات اقلیمی میبینیم و از پیشرفت جهان به سمت اقتصاد کمکربن، کنار گذاشته شدهایم. راهحلهای اقلیمی بدون در نظر گرفتن کسانی که بیشترین آسیب را میبینند، به حذف اقلیمی ختم خواهد شد.
ورونیکا مولنگا - فعال اقلیمی- زامبیا
تأثیرات نژادپرستی بر تغییرات اقلیمی نیز با برخی از اشکال دیگر نژادپرستی در جوامع خاص و میان سرزمینها همراه است: الیزابت یمپییر، کُنشگر محیطزیست، به آسیبهای تصاعدی ناشی از طوفانهای ماریا و کاترینا و واکنش آهستهای که در پی آنها به وجود آمد، اشاره میکند. گزارش دانشگاه نیویورک در سال ۲۰۱۷ نیز نژادپرستی و دیگر اشکال حاشیهنشینی را با مسکن در مناطق آسیبپذیر مانند دشتهای سیلابی مرتبط میداند. این پیوستگیها تصادفی نیستند.
موانع زبان و سواد و وضعیت مهاجرت
مرکز ارتباطات محیطی یل، به بهترین شکل این موضوع را بیان میکند: «موانع زبانی میتواند برای جوامع مهاجر دریافت اطلاعات اولیه درباره طوفانها یا پیشامدهای اقلیمی یا آتشسوزیهای جنگلی، یا برقراری ارتباط مؤثر با نیروهای کمکهای اولیه در بحبوحه تخلیه را دشوار کند.»
اینیک چالش رایج در میان جوامع پناهنده است، که اغلب در میان آسیبپذیرترین افراد جامعه میزبان هستند و حتی اگر در یک کشور همسایه آواره باشند، ممکن است زبان مشترکی نداشته باشند. بهعنوانمثال، بسیاری از پناهجویان روهینگیا ساکن بنگلادش پناهگاههای خود را بارها به دلیل بادهای موسمی، سیل و آتشسوزی ازدستدادهاند. این تااندازهای به این دلیل است که آنها از ساختن سرپناههایی به روش دائمی منع شدهاند و «خانههای» خود را در کمپهای پناهندگان که بسیار در برابر عوامل طبیعی آسیبپذیر است میسازند. برای آن دسته از پناهندگانی که بنگالی صحبت نمیکنند، دریافت اطلاعات رسمی در زمان پیشبینی طوفان نیز میتواند چالشبرانگیز باشد.
ما به این بخش، بیسوادی را نیز اضافه میکنیم: در جوامعی که از ساختارهای زیانمند مردسالاری پشتیبانی میکنند، زنان بیشتر بیسواد هستند. این امر باعث میشود نیمی از جمعیت بهطور کامل نتوانند به اطلاعات موردنیاز خود پیش، در هنگام و پس از رخدادن فاجعه دسترسی پیدا کنند.
موبوراک ۸ ساله مادربزرگش نور را در اردوگاه پناهندگان موینادونا برای آوارگان روهینگیا در شهر بازار کاکس، بنگلادش، راهنمایی میکند. این کمپ در طول پنج سال گذشته اثرات تغییرات اقلیمی را احساس کرده و پناهگاههای موقت آن بهطورمعمول به دلیل سیلابهای موسمی و آتشسوزی تخریب میشوند. (تامها واقعی نیستند.)
تبعیض علیه معلولان، بیماران مزمن و سالمندان
سال گذشته، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد میزگردی درباره تأثیر تغییرات اقلیمی بر سالمندان برگزار کرد. میشل باشله، کمیسر عالی حقوق بشر، اضافه کرد که تا سال ۲۰۵۰، زمین میزبان جمعیت ۱.۵ میلیارد نفری ۶۵ سال و بالاتر خواهد بود. اگر تا آن زمان نیز انتشار گازهای گلخانهای جهانی را به صفر خالص کاهش نداده باشیم، پیشبینی میشود گرمایش جهانی از ۱.۵ درجه سانتیگراد فراتر رود.
در این میزگرد نتیجهگیری شد که سنگرایی به آسیبپذیری سالمندان در برابر تغییرات اقلیمی میافزاید. از دید آماری، افراد بالای ۶۵ سال بیشتر احتمال دارد در طول حوادث اقلیمی جان خود را از دست بدهند یا برای رسیدن بهجای امن با مشکلات بیشتری مانند تبعیض یا سوءاستفاده بهعنوان بخشی از واکنش به حوادث مواجه شوند. همچنین آنها در برابر رویدادهای اقلیمی مانند آلودگی هوا، موجهای گرما و شیوع بیماریها آسیبپذیرتر هستند.
کسانی که ناتوان و/یا بیمار مزمن هستند نیز با چالشهای همانندی روبرو میشوند. به لطف بیعدالتیها و نابرابریهای آشکارشده توسط کووید-۱۹، که سالمندان، ناتوانان و بیماران مزمن را در گروههای پرخطر قرار میدهد، شاید اکنون کمی با این نکتهها آشنا باشیم. تغییرات اقلیمی در مقیاس مشابهی از بیعدالتی کار میکند و اثرات آن بهشدت توسط این جوامع احساس خواهد شد.
اشکال دیگر نابرابری اجتماعی
جنسیت، سن، سلامتی و توانایی تنها برخی از نابرابریهای اجتماعی از پیشموجودی هستند که میتوانند با تغییرات اقلیمی تشدید شوند. بااینحال، این تمام داستان نیست. هنگامیکه منابع محدود میشوند، تعصبهایی که بر یک جامعه سایه انداختهاند آشکارتر میشوند و این تعصبات بر روی گروههای به حاشیه راندهشده ازجمله جوامع الجیبیتیکیوپلاس[i]، قبایل و گروههای قومی، اقلیتهای مذهبی، و طبقه و موقعیت اجتماعی پیاده میشود. هر شکلی از بیعدالتی، در شرایط مناسب، میتواند به یک بیعدالتی اقلیمی نیز تبدیل شود
.
نابرابری منابع باوجود کوشش برای کاهش خطرات اقلیمی
بسیاری از نابرابریهایی که در بالا ذکر شد منجر به بیعدالتی اقلیمی دیگری میشود که دردسر بزرگتری است. همه این مسائل هر بار باعث میشوند که هویتهای کلیدی هنگام بحث و تصمیمگیری درباره آمادگی و واکنش در برابر حوادث اقلیمی فراموش شوند.
با همه این حرفها باید آگاه باشیم که آبوهوا، نابرابریها و بیعدالتیهای دیگری را نیز رو میکند: بهطور نمونه تغییرات اقلیمی و گرسنگی به خاطر اینکه مواد غذایی به خاطر گرمایش جهانی کمیاب شدهاند دست در دست یکدیگر حرکت میکنند. یک فاجعه اقلیمی یا حتی شکستهای روزمره در مقابل بحرانها، آموزش میلیونها کودک در جهان را تهدید میکند. این میتواند یک مورد موقت باشد (مثل وقتیکه مدرسه تخریبشده یا بهعنوان سرپناه در دوران بحران استفاده شود.) یا بلندمدت (اگر والدین بچهها را به انگیزه کمک در خانه بچهها را از مدرسه بیرون بیاورند.) به همین دلیل است که نگاه به تغییرات اقلیمی و تهدیدات بحران اقلیمی بر جوامع خاص باید از راه یک لنز چندجانبه باشد.
منبع: کانسرن جهانی
ارسال دیدگاه